دکتر سیدمحمدساداتی نژاد – عضو هیات امنای بنیاد گفتگو و دوستی ملل و مدیر جمعیت ندای صلح
اقدامات قهری یکجانبه به عنوان تهدیدی برای صلح و حقوق بشر
1 – رابطه صلح و حقوق بشر
صلح و حقوق بشر دو مؤلفه مهم زندگی اجتماعی بشر و دو مفهوم اساسی در روابط بین الملل است. اسناد و معاهدات متعددی برای ترویج صلح و حقوق بشر در دو قرن گذشته به تصویب رسیده است. سازوکارهای متعددی در سازمان ملل و سایر سازمان های بین المللی برای حمایت و ارتقای صلح و امنیت و حقوق بشر وجود دارد.
ما نمی توانیم بدون ترویج و حمایت از حقوق اساسی بشر در سراسردنیا، به صلح و ثبات در جهان دست یابیم. علت اصلی بسیاری از جنگ ها و درگیری های تسلیحاتی در سراسر جهان به دلیل نقض حقوق بشر است. فقر، تبعیض، نابرابری، مداخله در امور داخلی سایر کشورها و انکار حق تعیین سرنوشت آنها و بی عدالتی تنها برخی از علل اصلی جنگ و درگیری تسلیحاتی در سراسر جهان است. نقض حقوق اقتصادی و اجتماعی منجر به جنگ و فقدان صلح و ثبات در سراسر جهان می شود.
بر اساس گزارش های سالانه، صلح جهانی رو به وخامت بوده و بی ثباتی، جنگ و درگیری های تسلیحاتی از دهه گذشته به ویژه در شمال آفریقا و خاورمیانه افزایش یافته است. وضعیت فلسطین، افغانستان، عراق، سوریه، لبنان و یمن تنها نمونه هایی از افزایش سطح درگیری های تسلیحاتی است.
اگر تاریخچه مفهوم صلح را مطالعه کنید، در ابتدا بر صلح منفی که به معنای فقدان جنگ و خشونت است تمرکز داشت اما به تدریج این مفهوم به سمت صلح مثبت توسعه یافت. این بدان معناست که جامعه جهانی کم کم به اهمیت حقوق بشر و ترویج و حمایت از آن، به عنوان جنبه های مثبت و ضروری صلح توجه بیشتری کرده است. صلح به خودی خود بخشی از حقوق بشر است و همانطور که در اسناد مختلف حقوق بشر نیز به آن اشاره شده است، ما حق صلح داریم.
در قطعنامه مجمع عمومی در مورد اتحاد برای صلح در سال 1950، مفهوم صلح تنها بر جلوگیری از درگیری ها و پایان دادن به خشونت، جنگ و مداخله در سایر کشورها متمرکز بود. اما از آن زمان، این مفهوم بسیار تغییر یافته است. یونسکو در اجلاس 28 خود در سال 1995 تأکید کرد که برقراری صلح با ارتقای حقوق بشر فراهم می شود.
در دستور کار امنیت عمومی سازمان ملل متحد برای صلح، دیپلماسی پیشگیرانه، میانجیگری برای صلح و ایجاد صلح که در 31 ژانویه 1992 توسط شورای امنیت تصویب شد، تاکیدی در بند 3 بر حفظ و ضرورت صلح و امنیت و تامین عدالت و حقوق بشر و ارتقای آن وجود دارد. در بند 5 دستور کار، اشاره شده است که پرداختن به علل ریشه ای جنگ و درگیری های تسلیحاتی و تلاش بیشتر در جهت رعایت حقوق بشر و آزادی های اساسی و توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی ضروری است. در بسیاری از بندهای دیگر دستور کار، مانند بند 13، 15، 18، 55 و 56، به پیوند حقوق بشر و صلح اشاره شده است.
در اعلامیه و برنامه اقدام در مورد فرهنگ صلح که توسط مجمع عمومی در قطعنامه مورخ 6 اکتبر 1995 به تصویب رسید، بر حقوق بشر نیز تاکید شده است. گفته شده است که صلح تنها به مفهوم حالت فقدان جنگ نیست، بلکه به معنای نیاز به عدم وجود نابرابری و تبعیض در ارزشهای حقوق بشری است. در ماده 1 این اعلامیه، به احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی ارجاع شده است. در دیگر پاراگرافها مانند 12، 13، 14 و موارد دیگر به اهمیت حقوق بشر و اجرای آن اشاره شده است. در سال 2019، در قطعنامه سال بین المللی صلح و اعتماد که طی هفتاد و سومین اجلاس مجمع عمومی به تصویب رسید، نیز اشاره شده است که صلح، حقوق بشر و توسعه، سه رکن سازمان ملل و به هم مرتبط هستند.
2 – UCM ها (اقدامات قهری یکجانبه)، به عنوان تهدیدی برای صلح
در دستور کار صلح، بخشی با عنوان تحریم ها و مشکلات ویژه اقتصادی وجود دارد. پاراگراف 41 می گوید: در شرایطی که برقراری صلح مستلزم اعمال تحریمها بر اساس ماده 41 منشور است، این موضوع مهم است که کشورهایی که با مشکلات ویژه اقتصادی مواجه هستند، نه تنها حق مشورت با شورای امنیت در مورد چنین مشکلاتی آنگونه که ماده 50 مقرر داشته، دارند، بلکه از امکان واقعی برای رسیدگی به مشکلاتشان نیز برخوردارند. توصیه میکنم شورای امنیت مجموعهای از اقدامات شامل مؤسسات مالی و سایر مؤلفههای سیستم سازمان ملل متحد، که میتواند برای مصون نگه داشتن کشورها از چنین مشکلاتی اتخاذ شود، را طراحی کند. چنین اقداماتی موضوعی براساس عدالت و ابزاری برای تشویق کشورها به همکاری با تصمیمات شورا خواهد بود.
این موضوع، تأیید می کند که شورای امنیت نگران تأثیر منفی تحریم ها بر صلح و امنیت بوده است. در اینجا دستور کار صلح در مورد تحریم هایی صحبت می کند که مجوز شورای عالی امنیت را دارد و می توان گفت که UCM هایی که تاییدیه سازمان ملل را ندارند قطعا تهدیدی برای صلح و امنیت هستند.
در قطعنامه A/RES53/243 مورخ 6 اکتبر 1999، با عنوان اعلامیه و برنامه اقدام در مورد فرهنگ صلح، بند 15، توجه مناسب به موضوع تأثیرات بشردوستانه تحریم ها، به ویژه در مورد زنان و کودکان را، با هدف به حداقل رساندن اثرات انسانی تحریم ها توصیه می کند و مجدداً تأیید می کند که تحریم ها تهدیدی برای صلح و امنیت بین المللی است.
به همین دلیل بود که در بیانیه اجلاس جهانی 2005، مجمع عمومی از شورای امنیت خواست تا اطمینان حاصل کند که رویههای عادلانه و شفاف برای اعمال و لغو تحریمها وجود دارد. این دلیل، ترس از تأثیر منفی تحریم ها بر صلح و امنیت بین المللی و نیز تأثیرات منفی بر حقوق بشر بود.
3 – UCM ها به عنوان نقض جدی حقوق بشر
UCM ها، نقض جدی حقوق بشر و جنایت علیه بشریت است. در 2 سال گذشته در طول همه گیری کووید-19، یک نوع ادبیات غنی توسط مکانیسم حقوق بشر در مورد این موضوع ایجاد شده است. گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد تأثیرات منفی UCM گزارش های متعددی در مورد بهره مندی از حقوق بشر تهیه کرده است که به شورای حقوق بشر و مجمع عمومی ارائه شده است.
هر سال، قطعنامه ای در مورد UCM پیشنهاد و تصویب و در شورای حقوق بشر و مجمع عمومی تصویب می شود و حاوی دو پیام مهم شورا و مجمع عمومی به جامعۀ بین المللی است که UCM ها حقوق بشر را نقض می کنند.
در دو سال گذشته، کمیساریای عالی حقوق بشر، امنیت عمومی، نهادهای حقوق بشر و رویههای ویژه شورای حقوق بشر، همگی خواستار لغو تحریمها شدهاند، زیرا پیامدهای منفی نسبت به برخورداری از حقوق بشر دارند.
من در بیانیه خود در کنفرانس قبلی در 10 دسامبر 2020 به طور مفصل به این موضوع اشاره کردم و در اینجا تکرار نمی کنم. و فقط در اینجا به یک مرجع جدید در مورد این موضوع در اسناد سازمان ملل اشاره می کنم.
کمیته مشورتی شورای حقوق بشر در گزارش A/HRC/28/74 مورخ 10 فوریه 2015، در بند 13 تأیید میکند که تحریمهای هدفمند منجر به نقض حقوق بشر افراد یا نهادهای مورد نظر، بهویژه با توجه به حقوق مدنی وحقوق سیاسی آنها میشود و اینکه تحریم های همه جانبه معمولاً پیامدهای منفی بر برخورداری جمعیت غیرنظامی کشورهای هدف از حقوق بشر دارند، بر این اساس، مطالعه حاضر عمدتاً بر چنین اقداماتی متمرکز است.
در بند 15، همچنین تأیید می کند که تحریم های اقتصادی به طور کلی، از جمله اقدامات قهری یکجانبه، صرف نظر از قصد اعلام شده از اعمال آنها (مانند جلوگیری از نقض فاحش حقوق بشر در کشورهای هدف)، معمولاً به تأثیر شدید بر جمعیت عمومی تبدیل شده و بویژه گروههای آسیبپذیر جامعه، قربانی واقعی چنین تحریمهایی میشوند، نه دولتهایی که هدف تحریم ها هستند.
این گزارش، همچنین به تبصره 8 کمیته حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در مورد رابطه بین تحریمهای اقتصادی و رعایت حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اشاره کرده و اعلام می کند که ساکنان یک کشور، بنا بر هرگونه تصمیمی مبنی بر اینکه رهبران آنها هنجارهای صلح و امنیت بین المللی را نقض کرده اند نباید از اقتصاد اولیه خود، حقوق اجتماعی و فرهنگی محروم شوند. اگرچه به نظر می رسد این اظهار نظر در مورد تحریم های مصوب شورای امنیت اعمال می شود، اما در مورد اقدامات اجباری یکجانبه نیز صدق می کند.
نتیجه گیری :
UCM ها اثرات منفی بر صلح و حقوق بشر در غرب آسیا دارد.
اگر به تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا نگاه کنید، می بینید که چندین کشور در این منطقه در حال حاضر تحت UCMهای آمریکا قرار دارند. این کشورها که شامل ایران، سوریه، عراق، لبنان، فلسطین، لیبی، سوریه، یمن، افغانستان و پاکستان می شوند، جمعیتی بالغ بر 450 میلیون نفر را تشکیل می دهند.
این تحریم ها جنایت علیه بشریت و نقض جدی حقوق بشر مردم در این کشورها است. گزارشها، شواهد و مدارک و ارقام، همگی این واقعیت را تایید می کند. بعنوان نتیجه گیری می توان گفت که UCM ها تهدیدی برای صلح و امنیت منطقه ای و بین المللی بوده و به ایجاد تنش ها و جنگهای بیشتر منجر می شود.
با تشکر