سخنرانی دکتر یوسف حوری

دکتر یوسف حوری، استاد دانشگاه الجزایر، سه‌شنبه چهاردهم مرداد در وبینار “حقوق بشر در اسلام: واقعیت و چالش‌ها” در موضوع “حقوق خانواده در اسلام” سخنرانی نمود. او در این سخنرانی مطالب زیر را بیان کرد:

 

          خانواده زیرساخت دولت و جامعه است. یک خانواده منسجم و متعادل به معنای یک دولت قوی است. نکته‌ای که دیدگاه اسلامی در بحث خانواده را از دیگران متمایز می‌‎کند این است که اسلام، حقوق خانواده را بدون توجه به دین و آیین خانواده به رسمیت می‌‎شناسد. دولت اسلامی از همة خانواده‌ها در چهارچوب خود محافظت می‌کند، خواه آن خانواده مسلمان‌، مسیحی‌، یهودی یا پیرو هر دین دیگری باشد. این در حالی است که خانواده‌های مسلمان در برخی از کشورهای غیر مسلمان از حکومت‌های این کشورها رنج می‌برند. نمونة این امر در بوسنی و هرزگوین و استان روهینگیای میانمار و کشورهای دیگر قابل مشاهده است. اسلام از یک دیدگاه، حقوق خانواده را همان وظایف دولت در قبال خانواده می‌داند.

          می‌توان حقوق خانواده در اسلام را در دو محور تقسیم کرد: محور اول حقوق مادی خانواده یا وظایف مادی دولت در قبال خانواده است و محور دوم، حقوق معنوی خانواده است. اولین حق مادی خانواده، حق زندگی باکرامت و آرام است و که شامل حرمت قتل افراد خانواده نیز می‌شود. حق دوم، حق حمایت است. دولت وظیفه دارد که خانواده‌ها را از هرگونه حملة کلامی، جسمی و هرگونه تجاوز حمایت کند، تا اعضای خانواده بتوانند در آرامش زندگی کنند. حق سوم، حق مراقبت است. همان‌طور که رئیس خانواده باید از اعضای خانوادة خود مراقبت کند، دولت نیز باید در زمینه‌های مختلف زندگی از جمله مراقبت‌های بهداشتی (اعم از پیشگیری یا درمان) و فراهم کردن محیطی پاک تلاش کند. بخش دوم مراقبت، مراقبت‌های اجتماعی است. مراقبت‌های اجتماعی به معنای این است که خانواده از کمک‌های اجتماعی و اقتصادی برخوردار شوند. در واقع، همه این حقوق با حق زندگی مرتبط هستند. صحبت از حق زندگی فقط به این معنا نیست که فرد نفس بکشد و اکسیژن دریافت کند، بلکه به این معناست که در زندگی او مراقبت‌های بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی وجود داشته باشد.

          حق چهارم، حق تحصیل است. همان‌طور که والدین باید اعضای خانواده را بزرگ کنند، دولت باید خانواده را پرورش دهد. این آموزش  از دو بخش سیستم آموزشی و رسانه تشکیل شده است. سیستم آموزشی بسیاری از حکومت‌هایی که ادعا می‌کنند مسلمان هستند، با عقاید مردمشان کاملاً متفاوت است. این کار تجاوز به حق خانواده برای آموزش است. حق آموزش این است که خانواده و اعضای آن بتوانند از یک نظام آموزشی صحیح اسلامی برخوردار شوند. آموزش در رسانه‌ها باید هدفمند باشد و نباید به تخریب خانواده دامن بزند (چیزی که در بسیاری از رسانه‌ها به ویژه در جهان عرب مشاهده می‌کنیم). حق پنجم، حق برابری است؛ یعنی خانواده باید در محدودة قانون زندگی کند و با خانواده‌های دیگر در برابر آن مساوی باشد. نباید به دلیل گرایش، اعتقاد، رنگ یا هر دلیل دیگری یک خانواده را نسبت به خانواده‌های دیگر ترجیح داد. آخرین حق مادی، حق عدالت است. مشخص است که عدالت، اساس مالکیت است. عدالت باید برای همة خانواده‌ها برابر باشد. عدالت ایجاب می‌کند كه همة خانواده‌ها در صورت احساس تجاوز یا ظلم، به قوة قضاییه متوسل شوند. توسل به عدالت و به‌کارگیری آن یکی از مهم‌ترین حقوق تضمین شده توسط اسلام است.

          حقوق معنوی خانواده از حقوق مادی آن اهمیت کمتری ندارند. شاید یکی از مهم‌ترین حقوق اخلاقی که دولت باید به عنوان یک نهاد تأمین کند، حق شرافت و حسن شهرت است. دومین حق معنوی، حق عزت و کرامت است. دولت باید این حق را در چهارچوب احترام متقابل بین همه فراهم کند. سومین حق معنوی عدم تبعیض به هر بهانه‌ای است. مدت زمان زیادی طول کشیده است تا انسان متوجه شود که هیچ تفاوتی بین سفید و سیاه وجود ندارد. با این حال، هنوز هم حوادث بسیاری رخ می‌دهد (آخرین نمونة این حوادث در آمریکای متمدن اتفاق افتاده است) که در آن، سیاهان به دلیل سیاه‌پوست بودن کشته می‌شوند. اسلام از همان ابتدا جلوی هرگونه تبعیضی را گرفت، خواه این تبعیض در نژاد، رنگ، اعتقاد یا هر چیز دیگر باشد. به همین علت است که در همة آیه‌های مرتبط با بحث «کرامت»، این ویژگی به «انسان» نسبت داده شده است. برای مثال خداوند می‌فرماید: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا[1]» «و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم، و آنان را در خشكى و دريا [بر مركب‌ها] برنشانديم، و از چيزهاى پاكيزه به ايشان روزى داديم، و آنها را بر بسيارى از آفريده‌هاى خود برترى آشكار داديم.» احادیث نبوی زیادی وجود دارد که تفرقه را رد می‌کند و آن را نوعی ستم می‌داند که خداوند متعال از آن نهی کرده است.

          پس فلسفة اسلام مبتنی بر محافظت و مراقبت از خانواده و قرار دادن کلیه امکانات ممکن در اختیار آن است، به گونه ای که شایستة خلافت خدا روی زمین باشد؛ زیرا رسالت انسان چیزی جز جانشینی خدا بر روی زمین نیست. خداوند متعال در این رابطه می‌فرماید: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً[2]» «من در زمين جانشينى خواهم گماشت.» همچنین انسان امانت الهی را بر دوش می‌کشد. خداوند عزوجل می‌فرماید: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا[3]» «ما امانت [الهى و بار تكليف‌] را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم، پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند، و[لى‌] انسان آن را برداشت؛ راستى او ستمگرى نادان بود.» نظریة اسلام در حمایت و رعایت حقوق خانواده شایستة سخنرانی‌ها و پژوهش‌های بسیار است تا مسلمانان و غیرمسلمانان از آن استفاده کنند، زیرا خداوند متعال فرموده است: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ[4]» «و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم.»

[1]. سورة إسراء، آیة 70

[2]. سورة بقرة، آیة 30

[3]. سورة أحزاب، آیة 72

[4]. سورة أنبیاء، آیة 107