محمد فردوس حکیم – فعال مدنی و پژوهشگر علم سیاست، دانشگاه سلجوق ترکیه

محمد فردوس حکیم – فعال مدنی و پژوهشگر علم سیاست، دانشگاه سلجوق ترکیه

حقوق بشر
موضوع حقوق بشر در آسیا موضوعی است که تعداد بسیار زیادی از دولت ها، سازمان های دولتی بین المللی و سازمان های غیر دولتی را شامل می شود. همه این مؤسسات خدمات و دیدگاه‌های مختلفی را در رابطه با حقوق بشر ارائه می‌ دهند ، وموضوعاتی از جمله اجرا، نظارت و انتقاد از حقوق بشر در آسیا را پوشش می‌ دهند. هیچ نهاد واحدی وجود ندارد که تمامی حقوق بشر در آسیا را پوشش دهد، زیرا چنین منطقه متنوع و گسترده ای به تعدادی از مؤسسات نیاز دارد که به درستی بر بسیاری از المان هایی که در محدوده حقوق بشر قرار می گیرند، نظارت کنند. در طول تاریخ انتقادهای متعددی از حقوق بشر در آسیا وجود داشته است، اما معاهدات و کنوانسیون های مختلف جدیدی اکنون در تلاش هستند تا سطحی از حقوق بشر را محقق سازند که در صحنه بین المللی شناخته شده است.
بسیاری از سازمان ها (اعم از دولتی و غیردولتی) بر حقوق بشر در آسیا نظارت می کنند که از بین آن ها می توان کمیسیون بین دولتی حقوق بشر آسه آن (AICHR) و دیده بان حقوق بشر را نام برد. تساهل و بردباری این سازمان ها در هر کشوری متفاوت است، برنامه های داوطلبانه بین دولتی (یعنی آسه آن) شاهد همکاری دولتی بیشتری است، اغلب بیش از آنچه که سازمان های غیر دولتی بی طرف معمولاً دریافت می کنند.
تعداد انتقادات نسبت به کشورهای آسیایی در دهه های اخیر به طور چشمگیری افزایش یافته است، به طوری که بسیاری از مدافعان حقوق بشر خواستار افزایش شفافیت و فشار بین المللی بیشتر بر کشورهای آسیایی برای خودداری از هرگونه نقض حقوق بشر هستند. با این حال درخواست‌های فوق‌الذکر برای فشار بین‌المللی بی‌پاسخ مانده است، زیرا اکثر جوامع بین‌المللی به چالش کشیدن اقدامات قدرت‌های آسیایی در حال رشد به‌ویژه چین را به طور فزاینده ای سخت می دانند.[1] با اینکه برخی از کشورها در سال‌های اخیر شکایت‌هایی را ارائه داده اند، سازمان‌های غیردولتی همچنان به افشا گری و رسواسازی کشورهایی که خود را در نقض حقوق بشر مجرم نشان داده‌اند، ادامه می‌دهند.
آینده حقوق بشر
مفهومی جامع از عملکرد حقوق بشر
برای اندیشیدن به آینده حقوق بشر، ما باید تمام ابعاد اصلی عملکرد حقوق بشر را در نظر بگیریم. حوزه حقوق بشر بسیاری از باورها، هنجارها، نهادها و فعالیت‌های مختلف را در بر می‌گیرد و اینها ممکن است آینده‌های متفاوتی داشته باشند. بدیهی است که ده ها حقوق بشر خاص (حق محاکمه عادلانه، حق آزادی اجتماعات مسالمت آمیز، حق آموزش و غیره) وجود دارد و رویدادها و تحولات آتی می توانند بر آنها تأثیر متفاوتی بگذارند. برخی ممکن است شکوفا شوند در حالی که برخی دیگرهمراه با جنبش های اجتماعی که از آنها حمایت می کنند، از بین بروند. فراتر از این، حداقل پنج بعد مختلف از حقوق بشر وجود دارد که آنها نیز ممکن است آینده متفاوتی داشته باشند.
1- نگرش ها و باورهای اخلاقی
2- اقدام و کنشگری
3- قانون حقوق بشر
4- نقش سیاسی
5- کار علمی و روزنامه نگاری
این پنج بعد حقوق بشر معاصر از یکدیگر حمایت می کنند و با یکدیگر تعامل دارند. باورها و نگرش های اخلاقی و سیاسی، زبان، جهت گیری کلی و بخشی از انگیزه حقوق بشر را فراهم می نمایند. اقدام و کنشگری برای ترویج و حمایت از این حقوق که اغلب با خشم اخلاقی تغذیه و سوخت رسانی می شود، باورها را گسترش می دهد و به آنها قدرت می بخشد. قانون بر اساس این ایده ها و باورها و همچنین موفقیت های کنشگری شکل می‌گیرد و به نوبه خود راهنمایی برای کنشگری و عزم بیشتر برای باورها فراهم می کند. باورها، کنش‌گری‌ها و قانون مستقر به روش‌های متمایز خود برای شکل گیری سیاست بین‌المللی کار می‌کنند. روزنامه‌نگاران نقض حقوق بشر را گزارش می‌کنند و روشنفکران نظریه‌ها و تاریخ‌هایی می‌سازند تا به ما در درک پدیده حقوق بشر کمک کنند.
پیش بینی زمان آینده از زمان حال
آنچه در حال حاضر اتفاق می افتد اغلب بهترین پیش بینی کننده برای آنچه در آینده نزدیک اتفاق خواهد افتاد، است. هنگامی که این روش برای حقوق بشر اعمال می شود، به احتمال زیاد مؤثق و قابل اعتماد است. زمانی که حقوق آن حقوقی هستند که اخیراً در قوانین ملی و بین المللی گنجانده شده و توسط کشورهای قدرتمند مانند دموکراسی های غربی و نهادهای بزرگی مانند سازمان ملل حمایت می شوند. بعلاوه، زمانی که هنجارها خالصانه از قبل توسط اکثریت کشورهای سراسر جهان پذیرفته شده باشند، می توانیم اعتماد بیشتری به پیش بینی ثبات داشته باشیم. خبر خوب این است که حقوق بشر همانطور که می دانیم بعید است به این زودی ها بمیرد یا ناپدید شود. خبر بد این است که حقوق بشر احتمالاً در سطح بین‌المللی به طور ضعیفی ترویج و تبلیغ می‌شود و در بسیاری از کشورهای جهان تحقق نمی‌یابد. علاوه بر این فقر شدید در کشورهای کمتر توسعه‌یافته و حضور رژیم‌های مستبد قدرتمند همانند چین و روسیه همچنان مانع پیشرفت در احترام و حمایت از حقوق بشر خواهد بود.
نیاز به رویکرد جدید
نبردهای طولانی، عراق، لیبی، سوریه و یمن را در چرخه های خشونت محبوس کرده است. این نبردها و درگیری ها روابط درونی و بینابینی جوامع را گسسته و انسجام اجتماعی را تضعیف کرده است. هر دوی آنها در بخش‌هایی از یک کشور بومی‌سازی شده‌اند و همچنین سرریزهای منطقه‌ای و بین‌المللی را ایجاد کرده‌اند که بازیگران منطقه‌ای و جهانی متعددی را با علایق متفاوت جذب می‌کنند. آنها همچنین با فعالیت های اقتصادی غیرقانونی و غیررسمی که از نظر داخلی و منطقه ای شکوفا شده اند، اقتصاد سیاسی را در جوامع جنگ زده و کشورهای همسایه آنها دوباره ترکیب بندی کرده اند که این امر نه تنها باعث تغییر در نیروی کار، بلکه منجر به ایجاد اقتصادهای جنگی نیز شده است. سیستم هایی که روزی نوید نظم را می دادند – ساختارهای دولتی، مؤسسات، شبکه‌های اقتصادی و بافت‌های اجتماعی – شکننده، پراکنده و تحت فشار هستند و در حال تست کردن محدوده‌های رویکردهای بازسازی و ایجاد صلح می باشند.
چه کار متفاوتی را می توان انجام داد؟
برای شکستن چرخه‌های خشونت و اطمینان از اینکه مداخلات بر نیازهای جوامع متاثر از درگیری متمرکز است، سیاست‌گذاران و دست اندرکاران باید رویکردهای متمرکز بر بازسازی فیزیکی و نهادهای دولت مرکزی را با مشارکت متراکم تر از پایین به بالا که دارایی‌های موجود را اهرم بندی می نمایند، تکمیل کنند. آن‌ها باید رویکردی جامع‌تر و چندبخشی‌تر را دنبال کنند که به جای بازسازی گذشته که به لایه‌های مختلف پیچیدگی در این محیط‌ها می‌پردازد، بر ساختن متمرکز باشد.
تلاش‌های زیادی برای برقراری صلح در منطقه صورت گرفته است، اما حتی موفق‌ترین آنها یعنی توافق‌نامه صلح اسلو بین اسرائیل و فلسطین تنها به طور موقت درگیری‌ها را متوقف کرده است.
طرح صلح غرب آسیا توسط ایالات متحده، رئیس جمهور دونالد ترامپ در 28 ژانویه 2020 رونمایی شد.
اما من حدس می‌زنم هیچ نتیجه سودمندی از یک توافق یک طرفه حاصل نخواهد شد، زیرا باید بدانیم که هر دو طرف چه می‌خواهند و چه چیزی را می‌خواهند روی میز بیاورند.
اگر بخواهم نتیجه گیری کنم، دیدگاه من این است.
بسیار بعید است که درگیری‌هایی که اکنون در سوریه، یمن و سایر بخش‌های خاورمیانه در جریان است، به پایان برسد. کشاندن همه طرف‌ها به میز مذاکره به مانورهای سیاسی سخت‌گیرانه زیادی نیاز دارد. حتی ابتکاراتی مانند طرح صلح غرب آسیا در بهترین حالت، منفعت طلبانه است زیرا آنها با بی توجهی کامل به طرف دیگر مذاکره، تنها به نفع یکی از طرفین است. تا زمانی که چنین ابتکاری صورت نگیرد، پایانی برای درگیری‌هایی که در حال حاضر در حال وقوع هستند، قابل مشاهده نیست.