مروری اجمالی بر تاریخ روابط ایران و فرانسه

مقدمه

مطالعات تاریخی گویای آن است که در طول تاریخ، همواره ایران و فرهنگ و تمدن آن موردتوجه و علاقة خارجی‌ها بوده و هزاران نفر از اطراف‌واکناف عالم به مطالعه و شناخت ایران و ایرانیان پرداخته‌اند. اگرچه اولین مسافرت‌های افراد خارجی به ایران، دلایل سیاسی داشت، اما همین مسافران به‌تدریج سنگ بنای ایران‌شناسی را پایه‌گذاری کردند. در کنار این گروه، متفکران بزرگی مانند «ولتر» و «ژان ژاک روسو» نیز بودند که از دین، فرهنگ و ادبیات ایران الهام گرفته و سنگ بنای اندیشه‌های سترگ خود را بنا نهادند. عشق «ولتر» – فیلسوف و نویسنده فرانسوی – به «عطار» و جهان معنوی ایران، نشانه علاقه عاشقانه به ایران است. (امیرخانی فراهانی، ۱۳۹۳: ۴۴-۴۳) به جز فرهنگ، همواره مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی مختلفی در کم و زیادشدن سطح روابط میان کشورها تأثیر داشته‌اند. هر چند روابط میان ملت‌های این دو کشور بیشتر تابع عوامل فرهنگی بوده است، اما باید گفت که همواره در سطح دولتی، ملاحظات سیاسی و اقتصادی، از اهمیت بیشتری برخوردار بوده‌اند. در این نوشتار، مروری کلی بر وضعیت سیاست خارجی کشور ایران در ادوار مختلف و در نتیجه آن، روابط خارجی و دیپلماسی متقابل میان ایران و جمهوری فرانسه خواهیم داشت.

دوران صفویه

روابط بین ایران و فرانسه از عصر صفوی آغاز و در زمان شاه سلطان حسین با انعقاد قرارداد ۱۷۰۸ و ۱۷۱۵ به اوج خود رسید. پس از صفویان و در دورة افشاریان، روابط دو کشور در تاریکی مطلق فرورفت؛ ولی در دورة تسلط زندیان به بخشی از ایران گر چه کوشش‌هایی غیررسمی برای گسترش روابط تجاری دو کشور صورت گرفت، ولی به نتیجه مثبتی ختم نشد. (فرزادفرهنگیان، ۱۳۸۶: ۷۳)

دوران قاجار

بعدها فکر اعزام محصل به خارج که باعث دسترسی به علوم و فنون غرب می‌شد در پادشاهان ایرانی شکل گرفت. در زمان صدارت امیرکبیر، معلمان فرانسوی در مدرسه دارالفنون ایران و شاگردان ایرانی در مدارس فرانسه به تعلیم‌وتعلم مشغول شدند. هفت سال بعد از تأسیس دارالفنون، دولت ۴۲ تن از فارغ‌التحصیلان کشور را برای آموختن فنون مختلف به فرانسه اعزام کرد. (جمهوری فرانسه،۱۳۸۷: ۲۲۵) زبان فرانسه از قرن نوزدهم میلادی به‌عنوان نخستین زبان خارجی و اروپایی در ایران شناخته شد و برخی شاهان قاجار و نزدیکان آنان در دربار پادشاهی با این زبان آشنایی شدند. سران قاجار از نیمة دوم قرن نوزده میلادی در مکاتبات و مراودات خود با سران ممالک مغرب‌زمین از زبان فرانسه استفاده می‌کردند (فرزادفرهنگیان، ۱۳۸۶: ۷۳ – ۷۹)

ظهور فرهنگ مدرن غرب در ایران به‌طورکلی محصول ارتباطات فزاینده با غرب، اصلاح نظام فرهنگی و اجتماعی ایران از اواخر قرن نوزدهم، پیدایش طبقه روشنفکر غرب‌گرا، نوسازی فرهنگی، آموزشی و اقتصادی و اجتماعی توسط دولت پهلوی و ادغام تدریجی ایران در نظام جهانی بود. این تحولات، به‌تدریج واکنش فرهنگی گسترده‌ای ایجاد کرد که در قالب بازگشت به سنت‌های مذهبی و سیاسی‌کردن عقاید دینی تجلی یافت. تهدیدهایی که مدرنیسم و فرهنگ مدرن برای مذهب و شیوه زندگی سنتی در زمینه خودآگاهی فزاینده فرهنگی و سنتی ایجاد می‌کرد، زمینه خودآگاهی فزایندة فرهنگی و سنتی را فراهم می‌ساخت. (بشیریه، ۱۳۷۹: ۱۴۵)

دوران پهلوی

روابط ایران و فرانسه در دوره پهلوی اول، نسبتاً آرام بود. استقبال فرانسه از لایحه لغو کاپیتولاسیون در سال ۱۹۲۷ به تحکیم روابط کمک کرد. اولین قرارداد فرهنگی رسمی بین ایران و فرانسه در سال ۱۹۲۹ بین وزیر مختار ایران در پاریس و وزیر فرهنگ جمهوری فرانسه دربارة برابری ارزش مدرک تحصیلی دو کشور منعقد گردید. در ۳۰ ژوئن ۱۹۲۹ عهدنامه جدید مودت بین دولت‌های ایران و فرانسه در تهران به امضا رسید که در آن طرفین علاقه خود را به تشدید روابط مودت‌آمیز دیرینه اظهار داشتند. در سال ۱۹۳۵ روزنامه فرانسوی‌زبان «ژورنال دو تهران[1]» که می‌توان آن را قدیمی‌ترین روزنامه فرانسوی‌زبان خاورمیانه دانست، در تهران شروع به انتشار یافت؛ اما روابط ایران و فرانسه از دی‌ماه ۱۳۱۵ تا خرداد ۱۳۱۷ به دلیل انتشار عکس و مقاله‌ای در یکی از روزنامه فرانسوی که ایرانی‌ها آن را توهین به رضاشاه تلقی کردند، قطع گردید. (جمهوری فرانسه، ۱۳۸۷: ۱۷۳-۱۷۲)

در دوران جنگ دوم جهانی و اشغال فرانسه، روابط ایران با دولت «ویشی» تحت حمایت آلمان برقرار بود؛ اما پس از اعمال فشار متفقین و قطع روابط ایران و آلمان، ایران مناسبات سیاسی خود را با دولت ویشی فرانسه در ۳۰ مارس ۱۹۴۲ قطع و در ژوئن ۱۹۴۴ حکومت موقت جمهوری فرانسه به ریاست ژنرال دوگل در الجزیره را به رسمیت شناخت. در اکتبر همان سال و پس از استقرار حکومت مزبور در پاریس، سفارت ایران نیز بازگشایی و یک سال بعد به سفارت کبری ارتقا یافت. در دوران پس از جنگ جهانی دوم با سفرهای متقابل رهبران دو کشور، روابط ایران و فرانسه از شرایط خوب و روبه‌رشدی برخوردار بود. در فاصله سال‌های ۱۹۷۰ تا وقوع انقلاب اسلامی، دو کشور در زمینه توسعه روابط فرهنگی و بازرگانی قراردادهای بسیاری را امضا کردند.

روابط ایران و فرانسه پس از انقلاب ۱۳۵۷

باتوجه‌به محتوای انقلاب و از همان ابتدای پیروزی انقلاب سال ۵۷، روابط ایران و فرانسه در همة ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دست خوش تغییرات جدی و اساسی گردید. دو طرف جهت بهبود روابط فی ما بین، موضوعات مناقشه‌انگیز را مطرح نمودند. فرانسوی‌ها در مذاکراتشان با ایران برای چهار مسئله داخلی «حقوق بشر»، مسئله منطقه‌ای صلح خاورمیانه، مسئله بین‌المللی «انرژی هسته‌ای» و مسئله جهانی «تروریسم» اهمیت بسیاری قائل بودند؛ به‌طوری‌که هر کدام از این مسائل بر سایر مسائل و موضوعات تأثیرگذار بوده است و این موارد در کنار بعضی چالش‌های دیگر، باعث وضع چندین هزار تحریم از ابتدای انقلاب تا به امروز بر جمهوری اسلامی ایران شده است. به‌طورکلی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، شاهد کاهش سطح روابط فرهنگی و به لحاظ سازمانی بین ایران و فرانسه به‌خاطر اعتراض آنان به اعدام سران حکومت سابق در ایران هستیم.

دولت موقت

باتوجه‌به تغییرات عمده ایجاد شده پس از بهمن ۵۷ در ایران سیاست خارجی ایران در دورة دولت موقت استمرار سیاسی خارجی قبل از انقلاب بود؛ با این تفاوت که سیاست نه شرقی نه غربی مورد تأکید قرار گرفته و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توسط خبرگان در دست تدوین بود. دولت موقت سیاست تمایل به غرب را اساس کار خود قرار داده بود و از نفوذ شرق در کشور بیمناک بود (ایزدی، ۱۳۹۶: ص ۲۶) که همین تفاوت دیدگاه‌ها در مورد مسائل سیاسی و فرهنگی باعث عمر کوتاه دولت موقت گردید

دهة شصت

به دنبال حمایت کشورهای غربی از صدام در جنگ با ایران و همچنین اشغال سفارت آمریکا توسط نیروهای انقلابی در ایران، امکان رابطة بدون تنش میان ایران و کشورهای غربی از بین رفت. (طارمی و مرادی، ۱۳۹۳: ۱۳۳ -۱۶۶) روابط ایران فرانسه بین سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ تحت‌تأثیر جنگ ایران و عراق قرار گرفت. فرانسه در ابتدای تجاوز عراق به ایران، موضع بی‌طرفی اتخاذ نمود، اما بعد از مدتی کوتاه به حمایت از عراق برخاست. به‌طوری‌که بیشترین تسلیحات موردنیاز عراق را به این کشور ارسال کرد. در سال ۱۹۸۲، ۴۰ درصد صادرات تسلیحاتی فرانسه به عراق صادر گردید. (ایران و اتحادیه اروپا، ۱۳۹۱، ج ۲: ۶۳۰-۶۲۹)

دهه هفتاد

در طول دو دوره ریاست‌جمهوری آقای خاتمی او دو بار در سال ۱۹۹۵ و ۲۰۰۵ به فرانسه سفر کرد که می‌توان از این مقطع با عنوان اوج رابطه ایران و فرانسه در طول تاریخ دو کشور یاد کرد؛ در واقع گفتمان تنش‌زدایی توانست نگرش جدیدی نسبت به ایران به وجود آورد. (ایران و اتحادیه اروپا،۱۳۹۱، ج ۲: ۶۳۳)

دهه هشتاد

در این دوره نه‌تنها سیاست فرهنگی دوران قبل دنبال نشد، بلکه با سیاست‌های دوران قبل، مخالف‌های شدیدی نیز صورت گرفت. دیگر از گفت‌وگوی تمدن‌ها، تنش‌زدایی و مراودات فرهنگی خبری نبود. در این دوره با روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد و ارجاع پرونده هسته‌ای ایران به سازمان ملل، روابط ایران و فرانسه تحت‌تأثیر مسئله حقوق بشر و «هولوکاست» به سردی گرایید. (خالوزاده، ۱۳۹۱: ۱۸۷ -۲۱۲)

دهه نود

در دوران ریاست‌جمهوری حسن روحانی، روابط ایران و فرانسه مجدداً از سر گرفته شد. فرانسه به‌عنوان یکی از اعضای اتحادیه اروپا، نقش فعالی در مذاکرات موسوم به برجام داشت و به همین دلیل، ایران نیز سطح روابط تجاری خود را با فرانسه، افزایش داد. شرکت «پژو – سیتروئن» اعلام کرد که با شرکت «ایران‌خودرو» و سایر فعالان صنعت خودروسازی ایران تماس‌هایی برقرار کرده است. شرکت خودروسازی «رنو» نیز پیش‌تر در حمایت از کاهش هزینه‌ها، خودروهای «لوگان» را وارد بازار کرده بود. هرچند که این شرکت در بحبوحه بحران دیپلماتیک، دفتر خود را در ایران حفظ کرد، اما فروش آن به میزان چشمگیری کاهش یافت. این شرکت در سال ۲۰۱۲ میلادی ۱۰۰ هزار دستگاه خودرو در ایران فروخته بود که در سال ۲۰۱۴ میلادی به ۳۳ هزار دستگاه کاهش یافت. شرکت‌های فرانسوی برای حضور مجدد در بازار ایران در دوران پسابرجام، افزون بر رقبای فعال‌تر خارجی با مسئله جلب‌اعتماد شرکای ایرانی مواجه شدند.

روزنامه اقتصادی «لزاِکو» فرانسوی نیز در مورد سفر یک هیئت اقتصادی فرانسوی شامل رؤسای ۱۰۰ شرکت، وزیر کشاورزی و وزیر مشاور تجارت خارجی فرانسه به ایران نوشت: ایران با بازار ۸۰ میلیونی از طبقه مرفهی که در برابر کاهش ارزش ریال مقاومت کرده و نیز تعداد قابل‌توجه نیروی متخصص، نظر شرکت‌های فرانسوی را به خود جلب کرده است. (سایت خبرگزاری جمهوری اسلامی «ایرنا»، ۷ بهمن 1394، https://www.irna.ir/news/81938219)

 

 

فهرست منابع

 

[1]. Journal de Téhéran

خروج از نسخه موبایل