به گزارش روابط عمومی بنیاد گفتگو و دوستی ملل، وبینار “مطالعات فلسفۀ ابنسینا در غرب” در روز پنجشنبه، 29 آبان 99 (روز جهانی فلسفه) برگزار شد.
به پیشنهاد و همت بنیاد گفتگو و دوستی ملل و با همکاری دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، وبینار “مطالعات فلسفۀ ابنسینا در غرب” به مناسبت روز جهانی فلسفه برگزار شد. در این وبینار، پروفسور دیمیتری گوتاس، استاد مطالعات عربی و اسلامی دانشگاه ییل آمریکا و دکتر نادیا مفتونی، استاد فلسفه اسلامی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران به زبان انگلیسی به سخنرانی پرداختند. این وبینار که در نرم افزار زوم (zoom) اجرا شد و از سایت آپارات به صورت زنده پخش شد، با استقبال جمع قابلتوجهی از اساتید و دانشجویان فلسفه مواجه شد.ویدیوی این برنامه، قابل مشاهده و دانلود میباشد:
در ابتدای وبینار، پروفسور گوتاس پس از بیان مسیر علاقهمندی شخصی خود به ابن سینا، در موضوع “رویکردهای گوناگون موجود در قرن بیستم به مطالعات ابنسینا” به سخنرانی پرداخت. وی ابتدا اشاره کرد که مطالعات ابن سینا از میانۀ قرن بیستم آغاز شد. سپس چهار رویکرد عرفانی-اشراقی، سیاسی، شرقشناسانه و تاریخی را در این زمینه بررسی کرد. وی در توضیح رویکرد نخست، به نقش هانری کربن در این رویکرد اشاره کرد. او بیان کرد که کربن با دیدن رسالۀ «الحکمة المشرقیة» گمان کرده است که در ابن سینا، گرایش اشراقی وجود دارد؛ در حالی که میان این رساله و «حکمة الإشراق» سهروردی، ارتباطی وجود ندارد. پروفسور گوتاس ضمن تقدیر از کارهای ارزشمند کربن در فلسفۀ سهروردی، تفسیر وی از ابن سینا را متأثر از سهروردیشناسی او دانست و آن را مغایر با فلسفۀ ابن سینا عنوان کرد. با این حال، اذعان کرد که این دیدگاه در ابن سینا شناسی در اروپا نیز تأثیر گذاشته است.
رویکرد سیاسی، دومین رویکردی بود که پروفسور گوتاس به آن اشاره کرد. پیروان این رویکرد که نخستین بار توسط لئو اشتروس مطرح شده است، بیش از توجه به نظریات مطرح شده توسط فلاسفۀ اسلامی، به دنبال کشف نظریات مطرح نشدۀ این فلاسفه در موضوعات جدید (به ویژه فلسفۀ سیاسی) بودند. رویکرد اشتروس بر این فرض استوار بود که این فلاسفه نظریاتی مخالف با محیط پیرامون خود داشتهاند و به همین خاطر، مجبور بودهاند در لفافه سخن بگویند. استاد دانشگاه ییل، رویکرد شرقشناسانه را سومین رویکرد به مطالعات فلسفۀ ابن سینا در غرب دانست. وی خاطر نشان کرد که شرقشناسان به فلسفۀ اسلامی (از جمله فلسفۀ ابن سینا) به مثابه پلی میان فلسفۀ یونان باستان و فلسفۀ قرون وسطی مینگرند.
پروفسور گوتاس پس از رد سه رویکرد قبل، رویکرد تاریخی را به عنوان رویکرد مطلوب معرفی کرد. این رویکرد در دیدگاه او، رویکردی است که برای بررسی هر فلسفهای به کار میرود. وی از پررنگ شدن این رویکرد در غرب و کنار رفتن رویکردهای نادرست قبلی اظهار خرسندی کرد. وی همچنین اصطلاح «فلسفه در جهان اسلام» را برای حوزهای که امروزه «فلسفۀ اسلامی» نامیده میشود، دقیقتر دانست.