ویلیام موریس – مدیر بنیاد قرن آینده

ویلیام موریس – مدیر بنیاد قرن آینده

با سلام

ویلیام موریس هستم از بنیاد قرن بعد. می­خواهم مسائلی را در رابطه با مشکلات صلح و امنیت غرب آسیا مطرح کنم. غرب آسیا البته در ادبیات ایران، همان جایی است که ما به آن خاورمیانه می­گوییم. تصور من این است که اساس بحث ما در اینجا عراق، سوریه، لبنان، اسرائیل، فلسطین و البته یمن خواهد بود. شرایط بسیار نامساعدی در این کشورها حاکم است و صلح و امنیت به ندرت یافت می­شود. بعضی­ها ایران را مسبب این ناخرسندی­ها قلمداد می­کنند، در صورتی که ایران تقریبا عنصر اصلی برقراری صلح و امنیت در منطقه است.

سوالی که می­توان پرسید این است که در چه زمینه­ای ایران در غرب آسیا ناموفق بوده. بیایید کمی راجع به عراق صحبت کنیم. یک نگرشی در ایران راجع به عراق فراگیر بوده، مخصوصا در بین حاکمان ایران که عراق جایی است که حسین کشته شده، سرزمین شهادت، محل رنج و آشفتگی بی پایان. و بنظر من آینده عراق در نظر ایران از اهمیت شایانی برخوردار نیست. بالاخره عراق مسبب مصیبت­های بی­شماری در قبال ایران به واسطه جنگ­های بزرگ توسط صدام حسین بوده. و خاطرات آن دوران همچنان تازه و ناگوار باقی­مانده. ولی مسائل فراتر از اینهاست. یک مشکلی در نگرش ایرانیان نسبت به عراق وجود داشته و آن هم تلاش برای حفظ وضع موجود بوده…… در حقیقت، ورای کشته شدن چند جوان عراقی که تعداد آن­ها هم کم بود، این مسئله از قدرت ایران در عراق می­کاهد. عواقب این رخداد این است که در نتیجه این اتفاقات نیروهای شبه نظامی شیعه در عراق که سابقا جناح­های سیاسی قدرتمندی بودند، در انتخابات امسال با فاصله زیادی نتایج انتخابات را واگذار کردند و اکنون هم سرخورده شده­اند. یک دلیل این موضوع عدم توانایی درک سیستم انتخاباتی است که در ماه­های اخیر دچار تغییر و تحول شده بود. به گونه­ای که گروه­های شیعه وفادار به افراد مختلف از جمله هادی العامری یا قیس الخزعلی، در یک حوزه انتخاباتی مشترک کاندیداهایی در مقابل یکدیگر داشتند. این مسئله منجر به ریزش رای گروه­های شیعه در عراق شد. اما اهیمت این موضوع در مقایسه با از دست رفتن وجهه این گروه­ها مابین مردم بسیار ناچیز است. به هر حال این­ها همان کسانی بودند که در مقابل داعش ایستادند و از هر جناح یا گروه دیگر اعتبار بیشتری داشتند. اما یک شبه تمام آن اعتبار را از دست دادند، که دلیل اصلی آن در نظر من اشتباه محاسباتی از طرف ایران بود. پس این موضوعی است که اکنون با آن مواجه هستیم. البته نیاز هست که مقداری انعطاف نظر داشته باشیم و من ایران را به خاطر این اشتباه محاسباتی سرزنش نمی­کنم. زیرا آنها تلاش می­کردند که از دولت مستقر در مقابل یک براندازی احتمالی حمایت کنند. اما باید بسیار مراقب باشید و دقت عمل داشته باشید.

و اما در سوریه؛ نقش ایران در حمایت از دولت بشار اسد بسیار فزاینده بوده و هم اکنون یک خواستی وجود دارد که دولت بشار اسد را به جامعه بین المللی برگرداند. این اتفاق بسیار خوبی است، اگر بتوانند به این مهم دست پیدا کنند و من هم بسیار امیدوارم، البته اگر سوریه بتواند عزتمدارانه رفتار کند. درکل مردم سوریه نسبت به ایران امیدوارند و از کمک ایران در جنگ با داعش و حمایت از دولت مستقر جمهوری عربی سوریه سپاسگزارند. اما در ادامه ممکن است شرایط دشوار شود.

اکنون رویکرد بهتری از ایران و عربستان سعودی نسبت به یکدیگر شاهد هستیم که دلگرم کننده است. اما راه بسیار زیادی در پیش است. ما در خاورمیانه نیاز به آرامش داریم، و همگی از جنگ در این منطقه خسته شده ایم.

اکنون شاهد شرایط وخیم در لبنان هستیم که نتیجه تلاش­های مستاصل غرب برای تحت فشار قرار دادن حزب الله از طریق ایجاد تحریم­های فلج کننده بانکی علیه این کشور است. از طرفی یمن را شاهدیم که به خاطر جاه طلبی­های هژمونیک عربستان سعودی و البته غرب دچار خسارت شده است. جایی که ما تمایلی برای به رسمیت شناختن دولت حوثی­های یمن نداشته­ایم و به گونه­ای از آن­ها بیزار بوده­ایم. اصلا چرا ما از دولت حوثی­ها بیزار هستیم؟! دلیلش این است که از آن­ها می­ترسیم، به همان دلیلی که از ایران می­ترسیم. آن­ها از شما نسخه برداری می­کنند و در نمازهای جمعه شعار مرگ بر اسرائیل و مرگ بر امریکا سر می­دهند. این کارها از نظر من غیر قابل توجیه هستند و باعث بی­اعتمادی ما نسبت به ایران و هم حوثی­ها می­شود. من واقعا فکر می­کنم که این کار نامناسبی است و روش درستی نیست. اما به هر حال شما و آن­ها این کار را می­کنید…. من دوست ندارم که آدم­ها دولت­های کشورهای دیگر را رژیم خطاب کنند و دوست ندارم وقتی که دولت ایران را یک رژیم صدا می­زنند. به نظرم کار خفیفی است. فکر می­کنم همگی باید با احترام با همدیگر تعامل داشته باشیم.

حال به سراغ مسئله فلسطین و اسرائیل برویم که واقعا یک معضل است. چه کاری می­توانیم در این رابطه انجام دهیم؟

ببینید من حس نمی­کنم که بتوانیم بدون نقش آفرینی ایران مابین فلسطین و اسرائیل صلحی داشته باشیم. فکر می­کنم که ایران کلید این ماجرا است. شاید من اشتباه می­کنم اما گمان من این است که ایران می­تواند نقش سازنده­ای در برقراری صلح با اسرائیل داشته باشد. من متوجه هستم که اسرائیل دشمن اصلی ایران است یا حداقل اینطور تصور می­شود. البته توجیهات منطقی­ای هم برای این موضوع وجود دارد که می­توان عملیات­های خرابکارانه اسرائیل در ایران را مثال زد. اسرائیل از دورنمای دسترسی ایران به سلاح­های کشتار جمعی وحشت زده است که مشخصا این امر در مورد ایران صدق نمی­کند. می­دانیم که مقام معظم رهبری ایران و دیگر علما این موضوع را حرام اعلام کرده­اند. اما چرا فتوای مقام معظم رهبری در رابطه با سلاح­های کشتار جمعی و در این مورد بخصوص سلاح هسته­ای در پاسخ به یک سوال در وبسایت شخصی ایشان درج شده و در کنار مابقی فتاوای ایشان نیست؟ بخاطر این است که آیا واقعا نظر ایشان است یا اینطور نیست؟ چون این موضوع تنها منجر به وحشت اسرائیل از ایران نشده و بسیاری از کشورهای دنیا نیز از این موضوع وحشت دارند و همان طور که گفتم ما به ایران برای فرایند صلح در جهان نیاز داریم.

شما چه فکر می­کنید؟ آیا ایران باید سلاح­های کشتار جمعی داشته باشد؟ البته که نه! آیا ایران می­خواهد؟ البته که نه! این­ها ابزار بسیار وقیح و زشتی هستند! واقعا باعث شرم است که می­بینیم بریتانیا و ایرلند شمالی همچنان سلاح­های کشتار جمعی نگهداری می­کنند. چه نیازی به آن­ها هست؟! اما چرا، ما به آن­ها نیاز داریم چونکه ما خیلی متمدن نیستیم. ایران در طرف مقابل نیازی به داشتن سلاح کشتار جمعی ندارد و تمایل و نیتی هم به دستیابی به آن ندارد. پس بنابراین باید به شفاف ترین حالت ممکن موضوع را روشن کند. منظورم شفاف مثل بلور است تا وحشت اسرائیل بی اساس شود. اما ایران این کار را واقعا نمی­کند.

چه اهمیتی دارد؟ نمی­دانم. بعضی وقت­ها رفتارهای ایران من را اذیت می­کند. بعضی وقت­ها دستگیری افراد دو تابعیتی مثل ایرانی امریکایی یا غیره توسط ایران برای من آزار دهنده است. البته باید گفت که گاهی این دستگیری­ها با دلایل بسیار منطقی انجام می­شود. اما راجع به بقیه موارد مطمئن نیستم. گاهی اوقات این کار برای تقویت قدرت چانه زنی در تبادل افراد انجام می­شود. این موضوع برای من رنج آور است به این دلیل که از نظر من این کار شرافتمندانه­ای نیست. البته نه در مقایسه با رفتار ما (غرب) چونکه ما در تعاملات بین المللی بسیار غیر شرافتمندانه عمل می­کنیم. اما انتظار من از ایران بیشتر است. من انتظار ندارم که ایران استانداردهای سطح پایین ما را اقتباس کند. هر چه نباشد ایران یک حکومت دینی است و قرار است توسط افرادی که آیت الله خطاب می­شوند و همچنین متفکران بزرگ رهبری شود. اما آیا اینگونه است؟ در صحنه بین المللی شاهد خطاهای بزرگی از جانب ایران بوده­ایم.

من فکر می­کنم ایران آینده درخشانی دارد. ایران بدون شک قوی­ترین کشور در خاورمیانه است. البته به اصطلاح من که می­گویم خاورمیانه! نمی­دانم که شما هم خاورمیانه می­گویید یا غرب آسیا؟! شما می­گویید غرب آسیا ام خودتان را شامل نمی­کنید. این اصطلاحات واقعا من را گیج می­کند، اما اصلا مهم نیست.

جایی که من آن را جهان اسلام می­نامم، ایران قوی­ترین کشور در جهان اسلام است. یک نقش رهبری دارد و نیاز دارد که آن را بسیار بسیار جدی بگیرد. اگر می­خواهیم که در کره زمین صلح داشته باشیم و به این مصیبت­ها که مشکلات بسیار زیادی را به مدت زیادی برای همه ما رقم زده پایان دهیم.

خدا شما را حفظ کند

و خدا ایران را حفظ کند