چگونه اروپا از جمله بریتانیا می‌توانند رویکردی منسجم‌تر و کمتر ریاکارانه‌تر برای حقوق بشر در آن منطقه اتخاذ کند؟

سردبیر برجسته دیپلماتیک روزنامه گاردین:

از این موضوع آگاهم که برای یک فرد بریتانیایی آسان نیست که با یک مخاطب ایرانی در مورد حقوق بشر صحبت کند… چرا که تاریخ این کشور در رابطه با ایران پر از اشتباهات مختلف است از حمایت از شاه ایران گرفته تا نقشی که در کودتای 1959داشته است. لب مطلب من درباره غرب آسیا است، و اینکه چگونه اروپا از جمله بریتانیا می‌توانند رویکردی منسجم‌تر و کمتر ریاکارانه‌تر برای حقوق بشر در آن منطقه اتخاذ کند.

آقای پاتریک وینتور؛ در سومین کنفرانس سالانه آینده صلح و حقوق بشر در غرب آسیا که به صورت مجازی و به همت بنیاد گفتگو و دوستی ملل در حال برگزاری است، گفت: از این موضوع آگاهم که برای یک فرد بریتانیایی آسان نیست که با یک مخاطب ایرانی در مورد حقوق بشر صحبت کند، یا ادعای مالکیت بر زمینه های اخلاقی عالی داشته باشد، چرا که تاریخ این کشور در رابطه با ایران پر از اشتباهات مختلف است از حمایت از شاه ایران گرفته تا نقشی که در کودتای 1959داشته است. من همچنین فکر می ‌کنم که ایران در برخی موارد محدود، فضای دموکراتیک بیشتری نسبت به سایر کشورهای خاورمیانه از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی دارد. در محدوده‌ های کاملاً کنترل ‌شده، روزنامه ‌های شما نظرات متفاوتی را منتشر می‌ کنند، حتی اگر نخبگان حاکم در معرض آن بررسی ‌ها و تحقیقات طولانی مدتی که در مطبوعات غربی رخ می‌ دهد، نباشند.

سردبیر مشهور روزنامه گاردین، مباحث خود را  درسومین همایش بین المللی بنیاد گفتگو ، در انتقاد از رویکرد غرب به حقوق بشر در منطقه به این شکل ادامه داد: مشکل فعلی این است که غرب به دلایل تاریخی و اقتصادی با برخی از رژیم های سرکوبگرهمانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین و همچنین رژیم هایی مانند ترکیه که به تدریج سرکوبگرتر شده اند، متحد شده است. اغلب اوقات چشم ها به روی واقعیت ها بسته می شود. اگر گفته شود که فردی در یک سفارت تکه تکه شده است، خیلی ها از این موضوع شاکی می شوند. قتل هولناک جمال خاشقجی باعث شد که بریتانیا و سایر کشورها، برخی از افراد درگیر در این قتل را تحریم کردند، اما خود ولیعهد را نه! فقط با این دلیل مضحک که بریتانیا هیچ مدرکی ندارد که ولیعهد از اتفاقات رخ داده، آگاه بوده است.

او سپس از مواجهه کشور خود با پدیده حقوق بشر به شدت انتقاد کرد: در مورد بریتانیا؛ دولت همیشه می ‌گوید که مسائل حقوق بشر بهتر است به جای انتقادات عمومی به صورت دیپلماسی خصوصی مورد بحث قرار گیرد. به نظر می رسد که دیپلمات ها در این مورد صادق هستند. همیشه دشوار است که بدانیم انتقادات  خصوصی در واقعیت چقدر شدید بوده است، یا وقتی که در کنار تمایل بریتانیا برای انعقاد معاملات تسلیحاتی، پرورش روابط استعماری برای تامین سرمایه، یا ارائه بریتانیا به عنوان یک قدرت نرم از طریق خرید هتل ها، رویدادهای ورزشی یا تیم های فوتبال، قرار می گیرد، این انتقاد چقدر می تواند تاثیرگذار باشد.

 او در ادامه به علل عدم توفیق حقوق بشر در غرب آسیا می پردازد:  فشار کافی از سوی غرب برای رویگردانی از استبداد وجود ندارد و قدرت های استعماری سابق، حقوق بشر را در اولویت نمی بینند. اغلب کشورهای اتحادیه اروپا می گویند که حقوق بشر قابل مذاکره نیست اما وقتی نوبت به معاملات تجاری یا پروژه های سرمایه گذاری می رسد، ثابت می شود که حقوق بشر، چشم پوشیدنی و قابل مذاکره است. تا زمانی که کشوری از مهاجرت به اروپا جلوگیری می‌کند، یا مراقب تروریست‌های بالقوه است، اروپا خیلی به روش‌ها و رویکردهای اعمال شده، توجهی نمی کند.

به نظر پاتریک وینتور، علت دیگر این عدم توفیق آن است که: پس از شکست آمریکا در افغانستان، البته قبل از آن هم، غرب باور کرد که برخی از مناطق برای سازش هایی که دموکراسی متضمن آن است، آماده نیستند. یعنی به نوعی  حقوق بشر تنها در جوامع لیبرال یا سکولار می تواند رشد کند و در دولت های تئوکراتیک نامتساهل، امکان رشد و پیشرفت برای حقوق بشر وجود ندارد! این چیزی نیست که نظرسنجی های افکار عمومی در خاورمیانه می گوید، زنان در افغانستان اکنون از حق تحصیل محروم هستند. اکثر مردم از دموکراسی استقبال می کنند و معتقدند که دموکراسی کار می کند. اما شاید افغانستان نشان ‌دهد که چقدر طول می‌کشد تا نهادهای دموکراتیک خودشان را جاسازی کنند.

سردبیر دیپلماتیک روزنامه گاردین، سخنرانی خود را با این جملات به پایان رساند: ایران باید فکر کند که چرا این همه نخبه و افراد بااستعداد کشورشان را ترک می‌ کنند. و این به این دلیل نیست که آنها غیرمتدین هستند یا از تحریم رنج می ‌برند، بلکه در بسیاری از موارد به این دلیل است که آنها دوست ندارند، آزاد اندیشی مورد ممانعت واقع شود. ایران بازتر، ایران آبادتری خواهد بود.