به گزارش روابط عمومی بنیاد گفتگو و دوستی ملل، یک گفتگوی زنده با موضوع “چشمانداز گفتگوهای ایرانی – عربی” در روز چهارشنبه، 29 بهمن 99 برگزار شد.
بنیاد گفتگو و دوستی ملل یک گفتگوی زنده درباره “چشمانداز گفتگوهای ایرانی – عربی” را با حضور مسئول بخش عربی بنیاد و خانم هدی یوسفی، کارشناس مسائل غرب آسیا و مدیر کانال مطالعات قطر برگزار نمود. در این گفتگو که به صورت زنده در فضای مجازی و از طریق صفحۀ اینستاگرام بنیاد گفتگو و دوستی ملل (@FODASUN) اجرا شد، چندین محور از جمله چشمانداز گفتگوهای ایرانی – عربی در دوران پساترامپ، مقدمات لازم برای گردهمایی کشورهای منطقه برای حل مشکلات، نقش احتمالی کشور قطر در شکلگیری این مذاکرات و چگونگی تأثیرگذاری سازمانهای مردمنهاد در پیشبرد این گفتگوها مورد بحث قرار گرفت.
در ابتدای گفتگو، مسئول بخش عربی بنیاد گفتگو و دوستی ملل سؤالی دربارۀ چشمانداز گفتگوهای ایرانی – عربی در دوران پساترامپ مطرح کرد. خانم یوسفی در پاسخ به این سؤال بیان کرد که روابط ایرانی – عربی در دوران ترامپ به کلی نابود شد؛ زیرا کشورهای عربی این دیدگاه را داشتند که ایران بدون برجام، به کشوری خطرناک در زمینۀ هستهای و موشکی تبدیل میشود. ترور سردار سلیمانی و شهید فخریزاده نیز به این تنش دامن زد. در دیدگاه وی، دولت جدید آمریکا، روند جدیدی را در پیش خواهد گرفت؛ زیرا دیپلماسی برای بایدن اولویت دارد. دولت بایدن میداند که ادامۀ این تنش به بحرانهایی همچون پناهندگی میانجامد. همچنین برای بایدن، مسائل حقوق بشری اهمیت دارد و به همین دلیل است که وی انصارالله را از فهرست گروههای تروریستی خارج کرده است تا بحران انسانی در یمن کاهش یابد. گفتگوهای ایرانی – عربی باعث میشود تا ایران در فرایند گفتگوهای صلح یمن حاضر شود و بتواند با توصیه به انصار الله به پذیرش آتشبس و پایبندی طرفهای دیگر، جنگ یمن به پایان خود نزدیک شود. با این حساب، صلح در یمن میتواند یکی از نتایج گفتگوهای ایرانی – عربی باشد.
خانم یوسفی با اشاره به یکجانبهگرایی ترامپ در دوران ریاستجمهوری خود، تصریح کرد: “دولت بایدن قطعا دولتی چندجانبهگرا خواهد بود و به متحدان اروپایی خود و سازمان ملل بیشتر اهمیت خواهد داد.” وی با بیان این مسئله که طبق قطعنامۀ 598 شورای امنیت سازمان ملل، هشت کشور حوزۀ خلیج فارس باید با مذاکره، مشکلات خود را حل کنند؛ اهمیت دادن بایدن به سازمان ملل را باعث زنده شدن امید به اجرای این بند از قطعنامۀ 598 عنوان کرد. وی خاطر نشان کرد که پس بازگشت احتمالی آمریکا به برجام و کاهش تحریمها، ایران قویتر خواهد شد و کشورهای عربی به دنبال این هستند که پیش از قوی شدن ایران، دشمنیها با این کشور را کاهش دهند. به این ترتیب، وی چشمانداز گفتگوهای ایرانی – عربی در دوران پساترامپ را مثبت ارزیابی کرد.
دومین سؤالی که این کارشناس مسائل غرب آسیا به آن پاسخ داد، مقدمات لازم برای ایجاد گفتگو میان هشت کشور مورد اشاره در قطعنامۀ شورای امنیت بود. خانم یوسفی در پاسخ به این سؤال ابتدا به این امر اشاره کرد که روابط ایران با عراق، کویت، قطر و عمان از میان این هشت کشور، روابطی در سطح بالاست و مشکل خاصی وجود ندارد. مشکل اصلی با کشور عربستان است که در صورت حل آن، مشکلات با امارات و بحرین نیز قابل حل خواهد بود؛ چنانچه در برقراری روابط عربستان و قطر، این اتفاق رخ داد. وی تصریح کرد: “امنیت خلیج فارس از منظر ایران و عربستان، متفاوت است؛ زیرا ایران، امنیت در خلیج فارس را بدون حضور بیگانه، محقق میداند و عربستان فکر میکند که عدم حضور آمریکا در این منطقه، برهمزنندۀ امنیت است.” وی قرار گرفتن ایران و عربستان در دو بلوک متفاوت و رقابت برای رهبری جهان اسلام را از عوامل تنش این دو کشور عنوان کرد. وی همچنین اختلافات ارضی حل نشده با امارات و عادیسازی این کشور به همراه بحرین با رژیم صهیونیستی را از موانع تنشزدایی با این کشورها دانست. وی عملی نشدن ابتکار صلح هرمز را نیز به علت عدم همراهی سه کشور فوق برای گفتگو دربارۀ آن اعلام کرد.
خانم یوسفی با بیان پاسخ دکتر ظریف به توییت وزیر امور خارجۀ قطر، به دعوت ظریف به منطقهای عاری از هژمونی اشاره کرد و آن را نکتهای امیدوارکننده در پیشبرد گفتگوهای ایرانی – عربی برشمرد. وی هدف نهایی ایران را تشکیل مجموعهای منطقهای عنوان کرد که امنیت هر کشور موجود در آن، امنیت دیگران باشد؛ اما این هدف را در آیندۀ نزدیک قابل تحقق ندانست. وی پیشنهاد کرد که این روابط از مسائل سطح خرد مانند کرونا، محیطزیست و تجارت آغاز شود و در ادامه به مسائلی همچون امنیت و مسئلۀ هستهای پرداخته شود. وی اتحادیۀ اروپا را الگوی خوبی برای اتحاد در منطقۀ غرب آسیا دانست، زیرا اروپاییها نیز پس از دو جنگ بزرگ جهانی، با آغاز برقراری روابط از سطح خرد توانستند به جایگاه فعلی برسند. در دیدگاه وی، رقابت تسلیحاتی میان ایران و کشورهای عربی، مهمترین مانع گفتگو میان این کشورهاست.
وی جزئی بودن طرح صلح هرمز را از مزایای آن عنوان کرد؛ زیرا این امر باعث امکان نگارش توافقنامههای جداگانه دربارۀ هر یک از بندهای این طرح میگردد. مزیت دیگر این طرح، عدم تعدد بازیگران و نفی دخالتهای خارجی در اصل گفتگوهاست؛ هرچند دخالتهای ثانویه در آن پذیرفته شده است و حضور نیروهای خارجی در منطقه نفی نشده است. حضور عراق در این گفتگوها نیز یکی از مزایای این طرح است؛ زیرا مشکلات عراق و کشورهای عربی را نیز حل خواهد کرد. در دیدگاه وی، تا زمانی که محوریت طرحهای صلح با ایران باشد؛ این طرحها مورد پذیرش کشورهای عربی واقع نخواهند شد. همچنین پیششرط کشورهای عربی برای مذاکره، قدرت هستهای نداشتن ایران است که مانع توافق شده است. آمریکا نیز به ناامنی پایدار در تنگۀ هرمز نیازمند است تا حضورش در منطقه را توجیه کند. مانع بزرگ دیگری که در برابر طرحهای صلح مطرح است، عادیسازی برخی از کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی و حضور این رژیم در این کشورهاست.
مدیر کانال مطالعات قطر در پاسخ به سؤال سوم که دربارۀ نقش قطر در گفتگوهای ایرانی – عربی بود، به این امر اشاره کرد که هرچند کویت نیز پیشنهاد میانجیگری میان ایران و عربستان را داده است، اما بهترین گزینه برای این امر، کشور قطر است؛ زیرا این کشور تجربههای موفقی در میانجیگری مانند گفتگوی طرفهای فلسطینی و مذاکرات صلح افغانستان دارد. از طرف دیگر، پس از تحریم قطر توسط عربستان و چند کشور عربی دیگر در سال 2017، روابط قطر با ایران افزایش یافت. نکتۀ دیگر این است که هرچند قطر در بیشتر جبهههای خاورمیانه با ایران همراستا نیست؛ اما با عربستان نیز همراستا نیست. وی با اشاره با کوچکبودن مساحت قطر، مرزهای مشترک این کشور با عربستان و ایران، اهمیت امنیت انرژی برای این کشور و نیاز آن به سرمایهگذاری خارجی و رشد صنعت گردشگری، این موارد را عوامل اهمیت امنیت منطقه برای قطر دانست.
مسئول بخش عربی بنیاد گفتگو و دوستی ملل در آخرین سؤال خود، دربارۀ نقش سازمانهای مردمنهاد و دیپلماسی عمومی در پیشبرد گفتگوهای ایرانی – عربی سؤال کرد. خانم یوسفی در پاسخ به این سؤال، پررنگ شدن جامعۀ مدنی را باعث گسترش نقش این سازمانها دانست و مشمول تحریم نبودن این سازمانها را مزیت آنها عنوان کرد. در دیدگاه وی، نابودی هویتهای غیریتساز که فقط از راه فرهنگی امکانپذیر است، لازمۀ ایجاد گفتگو میان ملتهاست و سازمانهای مردمنهادی مانند بنیاد گفتگو و دوستی ملل میتوانند با همکاری با نهادهای حافظ صلح در منطقه، پرچمدار این امر باشند. وی با اشاره به نقاط اشتراکی مانند اسلام میان ملتهای منطقه، راهحلهای فرهنگی را برای مسائل منطقه، ممکنتر از راهحلهای سیاسی عنوان کرد. وی برگزاری همایشهای بینالمللی درمورد مسائل مشترک و حضور اساتید ایرانی در کشورهای حاشیۀ خلیج فارس را به عنوان دو امر مطلوب در گسترش گفتگوهای ایرانی – عربی مطرح کرد. در پایان این گفتگو، مسئول بخش عربی بنیاد گفتگو و دوستی ملل اظهار امیدواری کرد که این گفتگوهای زنده، بتواند راه را برای صلح در منطقه هموار کند.