بنیاد گفتگو و دوستی ملل
  • خانه
  • درباره ما
  • فعالیت‌ها
    • همایش سالانه
    • وبینارها
    • گفتگوهای زنده
    • دیدارها
  • محتوا و تألیفات
    • یادداشت‌ها
    • معرفی ایران
      • شهرها و گردشگری ایران
      • آداب و رسوم
      • مشاهیر
      • موسیقی
      • یونسکو
  • چند رسانه‌ای
    • مستند
    • تصاویر
    • کاتالوگ
    • صوت
    • کاریکاتور
    • فیلم
  • همکاری با ما
    • منابع مالی
    • عضویت
    • درخواست همکاری
  • ارتباط با ما
  • فارسی
    • Arabic
نتیجه ای نیست
مشاهده همه نتیجه
بنیاد گفتگو و دوستی ملل
  • خانه
  • درباره ما
  • فعالیت‌ها
    • همایش سالانه
    • وبینارها
    • گفتگوهای زنده
    • دیدارها
  • محتوا و تألیفات
    • یادداشت‌ها
    • معرفی ایران
      • شهرها و گردشگری ایران
      • آداب و رسوم
      • مشاهیر
      • موسیقی
      • یونسکو
  • چند رسانه‌ای
    • مستند
    • تصاویر
    • کاتالوگ
    • صوت
    • کاریکاتور
    • فیلم
  • همکاری با ما
    • منابع مالی
    • عضویت
    • درخواست همکاری
  • ارتباط با ما
  • فارسی
    • Arabic
نتیجه ای نیست
مشاهده همه نتیجه
بنیاد گفتگو و دوستی ملل
نتیجه ای نیست
مشاهده همه نتیجه

تأثیرات متقابل زبان و ادبیات فارسی و عربی

مقدمه

زبان و ادبیات فارسی به گونه‌ای با زبان و ادبیات عربی در هم آمیخته‌اند که برای تسلط بر هر کدام، آشنایی با دیگری ضروری است. ایرانیان مشهور در زمینۀ زبان و ادبیات عرب، کلمات دخیل زبان عربی در زبان فارسی و بالعکس، ملمعات (اشعار دوزبانه) و اشعار عربی شعرای ایرانی، نمونه‌هایی از ارتباطات فرهنگی ایرانیان و عرب‌ها در زمینۀ زبان و ادبیات هستند.

ایرانیان مشهور در زمینۀ زبان و ادبیات عرب

پس از ورود اسلام به ایران، ایرانیان زیادی به زبان عربی توجه نمودند و برای استخراج قواعد و زبیایی‌های این زبان، تلاش کردند. تأثیر این افراد به حدی بود که برخی تا همین امروز در جهان عرب مشهور هستند. یکی از این افراد، عبدالله ابن مقفع یا روزبه پارسی است که برخی از آثار دوران ساسانی را از پهلوی به عربی ترجمه کرد. آثار وی به یکی از سبک‌های ویژه در نثر عربی مبدل شده‌اند. دو کتاب «الأدب الکبیر» و «الأدب الصغیر» او به قدری فصیح‌اند که در مدارس برخی از کشورهای عربی تدریس می‌شوند.

فرد دیگری که در زمینۀ نحو عربی مشهور است، سیبویه شیرازی است. سیبویه در سال ۱۴۰ هجری قمری در شهر بیضا از توابع شیراز امروزی زاده شد. وی در سن ۱۴ سالگی برای تحصیل علم رهسپار بصره شد و در آنجا یکی از برجسته‌ترین دانشمندان ادبیات عرب شد. مشهورترین اثر وی در نحو، «الکتاب» نام دارد که بسیاری آن را نخستین اثر در نحو عربی می‌دانند.

سومین ایرانی مشهور در زبان و ادبیات عرب، فیروزآبادی است. همان طور که دو دانشمند ایرانی مذکور که هر دو اهل استان فارس فعلی بودند، فیروزآبادی نیز اهل استان فارس بود. وی در هشت سالگی به شیراز رفت و از محضر علمای آنجا استفاده نمود، سپس به بغداد، مصر، شام، روم، حجاز، یمن و اغلب سرزمین‌های شرقی مانند هند مسافرت کرد. کتاب مشهور فیروزآبادی، «قاموس المحیط» است که یک لغت‌نامه به شمار می‌رود.

افزون بر سه ایرانی مذکور، ایرانی‌های دیگری نیز در زبان و ادبیات عرب تأثیرگذار بوده‌اند که عبارت‌اند از: کسائی، ابوزکریا فراء، عبدالرحمن همدانی، ابوالفرج اصفهانی، ابوعلی فارسی، ابوبکر خوارزمی، ابوعبیدالله مرزبانی، صاحب بن عباد، بدیع الزمان همدانی، ابوالفتح بستی، ابن خلف نیرمانی، ابوعلی مرزوقی، مهیار دیلمی، عبدالرحمن نیشابوری، ابوالفضل میکالی، ابوالحسن باخرزی، مؤید في‌الدین شیرازی، عبدالقاهر جرجانی، ابواسحاق شیرازی، ظهیرالدین رودراوری، ابونصر نیشابوری، ابن خطیب تبریزی، راغب اصفهانی، ابوالمظفر ابیوردی، مؤیدالدین طغرایی، ابوالفضل میدانی، جارالله زمخشری، ناصح الدین ارجانی، ابوالفتح مطرزی، بنداری اصفهانی، شهاب الدین زنجانی، عصام الدین اسفراینی و شریف نیشابوری.

 

کلمات دخیل

همة ما از وجود کلمات دخیل عربی در زبان فارسی آگاهیم، اما شاید برای بسیاری از ما جالب باشد وقتی بدانیم که حدود 3000 واژه از زبان فارسی به زبان عربی وارد شده است. در ادامه برخی از این کلمات را بررسی خواهیم کرد.

کلمات دخیل فارسی در زبان عربی، در زمینة موسیقی به چشم می‌خورند. مقام‌های راست، نهاوند و سیکاه (سه‌گاه) و سازهای سنطور (سنتور)، طنبور (تنبور)، کمنجه (کمانچه)، سه‌تار و تار از این دسته‌اند. همچنین نام تعدادی از سنگ‌های گرانبها در زبان عربی، ریشه در زبان فارسی دارند. کلماتی مانند یشب (یشم)، فیروزه، زبرجد و کهرمان (کهربا) از این قبیل‌اند.

در میان واژگان به کار رفته برای گل‌ها در عربی، کلمات دخیل فارسی به چشم می‌خورد. برای نمونه می‌توان به ارجوان، بابونج، زنبق، سوسن، نرجس، نسرین، نیلوفر و یاسمین اشاره کرد که از ارغوان، بابونه، زنبق، سوسن، نرگس، نیلوفر، نسترن و یاسمن فارسی گرفته‌ شده‌اند. همچنین نام برخی از جانوران از زبان فارسی به زبان عربی رفته است. از جملة این نام‌ها می‌توان به ببر، فیل، سنجاب، جاموس (گاومیش)، شاهین، باز و سلمندر (سمندر) اشاره کرد.

یک دسته از كلمات دخیل فارسی در عربی، میوه‌ها و سبزیجات هستند. میوه‌ها و سبزیجاتی مانند خیار، بادمجان، پرتقال، نارنج، توت، زنجبیل، کرفس، اسفناج، چغندر، پسته و فندق با الفاظ خیار، باذنجان، برتقال، نارنج، توت، زنجبیل، کرفس، سبانخ، شمندر، فستق و بندق در عربی به کار می‌روند.

 

اشعار عربی

برخی شاعران ایرانی نه تنها اشعار عربی را با اشعار فارسی درآمیخته‌اند، بلکه اشعاری کاملا عربی سروده‌اند. فصاحت و بلاغت برخی از این اشعار به حدی است که گاهی کسانی که زبان عربی، زبان مادری آن‌هاست، متوجه نمی‌شوند که این اشعار را یک غیرعرب سروده است. شعر گفتن به عربی به حدی در ایران رایج بوده است که ثعالبی که در قرن چهارم و در کتاب “يتيمة الدهر”، شاعران عربي گوي را بر حسب منطقه دسته بندي كرده است؛ بخشی را به شاعران خراسان و ماوراء النهر اختصاص داده است. همچنین، خزري در قرن پنجم و در کتاب “دمية القصر” كه دنبالۀ کتاب ثعالبي به شمار می‌رود؛ از شاعران شرق، غرب و ولايات مركزي ايران سخن رانده است. عماد الدين كاتب اصفهاني در قرن ششم و در كتاب “خريدة القصر” نیز به شاعران عربي گوي ایران پرداخته است كه از اصفهان، خراسان، فارس، خوزستان، كرمان، جبال، آذربايجان كنارۀ درياي خزر و لرستان هستند.

در این بخش برای نمونه به برخی اشعار عربی سه نفر از بزرگ‌ترین شاعران ایرانی اشاره می‌گردد. نخستین شاعری که درمورد آن سخن می‌گوییم، مولوی است. مولوی، غزلیات و رباعیات عربی فراوانی دارد که ذکر همۀ آن‌ها در این مجال نمی‌گنجد؛ اما برای نمونه به یکی از رباعیات و مطلع یکی از غزلیات عربی او اشاره می‌شود. رباعی او به این ترتیب است:

العین لفقدکم کثیر العبرات / والقلب لذکرکم کثیر الحسرات

(دیده از فراق شما پراشک است / و دل از یاد شما پرحسرت است)

هل یرجع من زماننا ما قد فات / هیهات و هل فات زمان هیهات

(آیا زمانی که با هم گذراندیم، بازمی‌گردد؟ / هرگز! و آیا زمان گذشته است؟ هرگز!)

غزل او نیز با این بیت آغاز می‌گردد:

مولانا مولانا اغنانا اغنانا / امسینا عطشانا اصبحنا ریانا

(سرور ما! سرور ما! ما را بی‌نیاز کن! ما را بی‌نیاز کن! / شب را تشنه گذراندیم، اما سیراب به صبح رساندیم)

شاعر دیگری که اشعار عربی قابل توجهی دارد، سعدی شیرازی است. او نیز غزلیات عربی بسیاری دارد و اشعارش از لحاظ فصاحت تنه به تنۀ شعرای برجستۀ عرب می‌زند. یکی از غزلیات عربی او با این دو بیت آغاز می‌شود:

ان لم امت یوم الوداع تأسفا / لاتحسبونی فی المودة منصفا

(اگر روز وداع از ناراحتی نمردم / مرا در دوستی منصف نشمارید)

من مات لاتبکوا علیه ترحما / و ابکوا لحی فارق المتألفا

(بر مرده از روی دلسوزی نگریید / بلکه بر زنده‌ای بگریید که از مونسش جدا شده است)

آخرین شاعری که در این بخش بررسی می‌کنیم، خاقانی شروانی است. وی قصیده‌ای عربی در وصف بغداد گفته است که با بیت زیر آغاز می‌گردد:

امشرب الخضر ماء بغداد / او نار موسی لقاء بغداد

(آیا خضر از آب بغداد نوشیده است؟ / یا آتش موسی دیدار بغداد بوده است؟)

 

ملمعات

ملمعات، گونه‌ای از اشعار هستند که در آن‌ها از دو زبان استفاده شده است. حدود 30 شاعر ایرانی، ملمعاتی به فارسی و عربی دارند که در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره خواهد شد.

نخستین ملمع فارسی به شهید بلخی، شاعر قرن چهارم هجری منسوب است که می‌گوید:

یری محنتی ثم یخفض البصرا / فدته نفسی تراه قد سفرا (رنج مرا می‌بیند و چشم فرومی‌بندد / فدایش شوم! می‌بینم که سفر کرده است)

داند کز وی بمن همی چه رسد / دیگر باره ز عشق بی خبرا

رابعة بنت کعب، شاعر قرن چهارم هجری و مادر شعر فارسی است. ملمع زیر از اوست:

هرآینه نه دروغ است آنچه گفت حکیم / فمن تکبر یوماً فبعد عز ذل (کسی که روزی تکبر بورزد، قطعا بعد از عزت به ذلت می‌رسد)

ابوجعفر اندادی، شاعر قرن چهارم هجری است که یک مضمون را در دو بیت به عربی و فارسی سروده است:

عذیری من قدک الخیزرانی / ومن وردتی خدک الارجوانی

فغان زان دو رخ چون گل ارغوانی / وزان بر شده قامت خیزرانی

ملمعات در قرن پنجم هجری نیز وجود داشته است. منوچهری، شاعر این قرن در وصف علی بن عمران می‌گوید:

الا ای رئیس نفیس معظم / که گشتاسب تیری و رستم کمانی

کثیر الثواب و قلیل العتابی / ثقیل الرکاب و خفیف العنانی (بسیار پاداش می‌دهی و کم سرزنش می‌کنی / سنگین سوار می‌شوی و سبک می‌رانی)

قرن ششم هجری، قرن اوج‌گیری ملمعات است. مسعود سعد سلمان از شعرای این قرن می‌گوید:

نیست چون من کس از جهان مخصوص / بالبلیات من جمیع الناس (در میان مردم، کسی مانند مبتلا به بلاها نیست)

همچنین سنایی، شاعر مشهور قرن ششم ملمعی با این مطلع دارد:

دی ناگه از نگارم اندر رسید نامه / قالت رأی فوادی من هجرک القیامه (گفت دلم را از دوری توهمچون قیامت دیدم)

شعر مشهور حافظ با مطلع زیر، تحت تأثیر ملمع سنایی است:

از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه / إنی رأیت دهراً من هجرک القیامه (من روزگار را از دوری تو همچون قیامت دیدم)

مولوی با شصت ملمع، بیشترین تعداد ملمعات را در میان شعرای زبان فارسی به خود اختصاص داده است. او در یکی از این ملمعات می‌گوید:

گفتم: «خموشی صعبست» گفتا: / یا ذا المقال، صر ذا المعالی (ای گوینده! بافضیلت باش)

هر چند سعدی ملمعات بسیاری ندارد، اما یکی از زیباترین و مشهورترین ملمعات شعر فارسی متعلق به اوست. بیت نخست این شعر به شکل زیر است:

سل المصانع رکبا تهیم في الفلوات (دربارۀ آبگیر‌ها از سوارانی بپرس که در بیابان سرگردانند) / تو قدر آب چه دانی که در کنار فراتی

حافظ نیز ملمعات مشهوری دارد و دیوانش با شعری ملمع آغاز می‌شود. شاید یکی از مفهوم‌ترین ابیات ملمع حافظ برای فارسی زبانان، بیت زیر باشد:

حبیبا در غم سودای عشقت / توکلنا علی رب العباد (بر پروردگار بندگان توکل کردیم)

جامی، شاعر قرن نهم هجری نیز ملمعاتی دارد. بیت زیر تبحر او در ملمع‌گویی را نمایان می‌کند:

دی گذشتیم بر آن دلبر و گفتیم دعا / قال: من أنتم؟ قلنا: فقراء غرباء (گفت: شما کیستید؟ گفتیم: فقیرانی غریب هستیم.)

ملمع‌گویی در دوران صفویه نیز رواج داشته است. شیخ بهایی که از دانشمندان سرشناس آن دوره است، می‌گوید:

جاء البرید مبشرا من بعد ما طال المدا (پس از مدتی طولانی، نامۀ بشارت آمد)

 / ای قاصد جانان تو را صد جان و دل بادا فدا

شاید تصور شود که ملمعات در شعر معاصر جایگاهی ندارد، اما حتی شاعر معاصری همچون محمدتقی بهار نیز ملمع گفته است. او دربارۀ فتح آذربایجان شعری سروده است که این‌گونه آغاز می‌شود:

فلق لیل‌الفراق‌، وریح وصل تفوح / وصاح دیک‌الصباح‌، فقم لاجل‌الصبوح

(شب فراق صبح شد و نسیم وصال می‌وزد / و خروس سحر بانگ زد: برای شراب صبحگاهی برخیز!)

زان می گلگون بیار، نهفته از عهد نوح / کوکب برج ظفر گوهر درج فتوح

اشتراکتوییتاشتراکارسال

مرتبط پست ها

تلاش برای صلح در سنت اسلامی
یادداشت‌ها

تلاش برای صلح در سنت اسلامی

خلاصه کتاب سرشت جامعۀ عراق
یادداشت‌ها

خلاصه کتاب سرشت جامعۀ عراق

معرفی کتاب “دولت چندفرهنگی”
کتاب

معرفی کتاب “دولت چندفرهنگی”

خلاصه‌ای از کتاب “رسانه‌های جدید و آیندۀ دیپلماسی”
یادداشت‌ها

خلاصه‌ای از کتاب “رسانه‌های جدید و آیندۀ دیپلماسی”

علل انتخاب عراق به عنوان میزبان مذاکرات ایران و عربستان
یادداشت‌ها

علل انتخاب عراق به عنوان میزبان مذاکرات ایران و عربستان

خلاصه‌ای از کتاب “صلح‌گرایی”
یادداشت‌ها

خلاصه‌ای از کتاب “صلح‌گرایی”

Copyright © 2017 — FODASUN NGO • All rights reserved.

نتیجه ای نیست
مشاهده همه نتیجه
  • خانه
  • درباره ما
  • فعالیت‌ها
    • همایش سالانه
    • وبینارها
    • گفتگوهای زنده
    • دیدارها
  • محتوا و تألیفات
    • یادداشت‌ها
    • معرفی ایران
      • شهرها و گردشگری ایران
      • آداب و رسوم
      • مشاهیر
      • موسیقی
      • یونسکو
  • چند رسانه‌ای
    • مستند
    • تصاویر
    • کاتالوگ
    • صوت
    • کاریکاتور
    • فیلم
  • همکاری با ما
    • منابع مالی
    • عضویت
    • درخواست همکاری
  • ارتباط با ما
  • فارسی
    • Arabic

Copyright © 2017 - 2020 — FODASUN NGO • All rights reserved.

Welcome Back!

Login to your account below

Forgotten Password?

Retrieve your password

Please enter your username or email address to reset your password.

Log In

Add New Playlist

به نسخه موبایل بروید