زن ایرانی پیش و پس از انقلاب(2)؛ از هویت متزلزل تا تربیت متعالی

دکتر سید محمد ساداتی‌نژاد – یونس کولیوند

نیمی از جمعیت هشتاد میلیونی جمهوری اسلامی را زنان تشکیل می‌دهند. حضور و نقش آفرینی موثر زنان در جامعه پس از انقلاب اسلامی بر هیچ‌ کسی پوشیده نیست. وضعیت اجتماعی زن ایرانی در طول تاریخ، روند پر فراز و نشیبی را داشته و این جایگاه، در دوره‌های مختلف، دستخوش تغییر و تحولات فراوان بوده است. لکن انقلاب اسلامی به رهبری امام ‌خمینی(ره) تحولی اساسی و ژرف در وضعیت زنان جامعه ایران پدید آورد و جایگاه و منزلت زنان را اعتلا بخشید و دامنه مشارکت آنان را گسترش داد و توانست ضمن رهایی آنان از یوغ انگاره‌های غلط سنتی و انگاره‌های غلط فرهنگ بیگانه، جایگاهی مترقی را برای آنان رقم زند.

هویت متزلزل

در جامعه ایرانی در زمان سلطنت پهلوی، علی‌رغم گرایش اکثریت مطلق جامعه ایرانی به اسلام و ارزش‌های آن، زمامداران وقت برای زدودن انگاره‌های اسلامی و جایگزینی آن‌ها با انگاره‌های بیگانه، تلاش زیادی کردند. در نتیجه این اقدامات و سلطه فرهنگ بیگانه، یک بافت اجتماعی خاص و مبهم برای زن ایرانی شکل گرفت که باعث شد امکان هرگونه تحرک و فعالیت سیاسی از زنان مسلمان سلب شود. هویت و اصالت زنان در عصر پهلوی به‌ کلی از بین رفت و رژیم شاه نیز با اعلام اجتماعی آزادی زنان، هدفی جز غارت ارزش‌های اسلامی و فرهنگ ملی و لگدمال ‌نمودن شخصیت حقیقی زن ایرانی نداشت. در خصوص جامعه زنان پیش از انقلاب،  دو نگرش وجود داشت؛ نگرش نخست زن را عنصری زیبا، افسون‌گر، تنوع‌آفرین و گذراننده اوقات فراغت هوس‌بازان می‌دانست. در این نگرش، زن همچون پیچک ضعیفی محسوب می‌شد که تاب هیچ مقاومتی در مقابل طوفان حوادث ندارد و انتظار هیچ کار جدی و مهمی از او نمی‌رود. از این رو تنها نقش زن در صحنه اجتماع آن روز، الهه دلفریبی بود که تنها نقش دلبری خویش را خوب می‌دانست، زندگی او عاری از هدف بود و عمر خود را در تاریکی و بی‌خبری سپری می‌کرد. در نگرش دوم، زن می‌توانست همچون زن در جوامع غربی به نقش آفرینی در جامعه بپردازد منتهی اینکار تنها با کنار گذاشتن ارزش‌های اسلامی ممکن است و با پای‌بندی به ارزش‌های اسلامی، به هیچ عنوان امکان چنین موفقیت‌هائی که در جامعه غربی حاصل شده برای زن مسلمان وجود ندارد.

در دوران پهلوی، شخصیت کاذبی که پهلوی‌ها به زن داده بودند، با هویت اصلی ‌ایرانی و اسلامی او مغایر بود و نمی‌توانست پاسخگوی مطالبات زن ایرانی باشد. نتیجه ترویج مدل پهلوی از زن که برگفته از مدل غربی بود، آن شده بود که جایگاه والای زن ایرانی در مجموع، تنزل پیدا کرد و آنگونه که انتظار می رفت خبری از تفکر، سازندگی و خلاقیت در شخصیت او نبود و بیشتر فرهنگ بی بند و باری و لا ابالی‌گری بود که در جامعه ایرانی  و اسلامی ترویج پیدا کرد تا فرهنگ پیشرفت فرهنگی، اقتصادی  و اجتماعی زنان. در حالی‌که زن مسلمان ایرانی خود را وام‌دار و وابسته به یک تاریخ، فرهنگ، مذهب و جامعه‌ای می‌دانست که روح و سرمایه‌اش را از اسلام گرفته بود؛ لذا این زن وقتی در این جامعه می‌خواست خودش را بسازد و خودش باشد، نمی‌توانست از اسلام بی‌نیاز و نسبت به آن بی‌تفاوت باشد. نگاه تهی، پوچ و ابزاری به زنان در گذر زمان در دوران پهلوی باعث شد در جامعه زنان آن‌روز به تدریج سئوال «چگونه باید بودن؟» شکل گیرد و پاسخ آن را می‌توان در نقش آفرینی زنان برای سرنگونی رژیم پهلوی مشاهده کرد.

محمدرضا پهلوی، نخستین فرد ایران در آن برهه در مصاحبه با خبرنگاری می‌گوید: «عقل زنان به طور کلی ناقص‌تر از مردان است و البته استثنائاتی هم دارد.» او در ادامه در خصوص اینکه آیا شهبانو(فرح دیبا) می‌تواند پس از او به اداره امور مملک بپردازد یا نه؟ پاسخ نمی‌دهد و در مواجهه با سؤال خبرنگار مبنی بر اینکه پس چرا او (فرح دیبا) را به عنوان جانشین خود انتخاب کرده است نیز پاسخی نمی‌دهد. محمدرضا شخصا نیز افزون بر ناقص دانستن فکری زنان، بیش از آن‌که در فکر پیگیری جایگاه حقیقی زن ایرانی باشد، در اندیشه بهره‌برداری جنسی از زنان بود. پروین غفاری (۱۶-۱۷ ساله) از معروف‌ترین معشوقه‌ها‌ی محمدرضا پس از پیروزی انقلاب اسلامی خاطرات خود را در کتابی به نام «تا سیاهی …» منتشر کرده است. او در این کتاب می‌نویسد: «در تهران آن روزگار شایع بود که برای شب‌های تنهایی او دختران زیبایی را شکار کرده و به دربار می‌بردند. حتی نام دختری ایتالیایی به نام “فرانچیسکا” در لیست معشوقه‌های شاه بود. وقتی پادشاه یک کشور به دنبال بهره‌برداری این چنینی از زنان بود، آن ‌وقت، چه انتظاری می‌شد در قبال رسیدن به جایگاه حقیقی زن ایرانی در متن جامعه داشت. به همین دلیل نتیجه این رویکرد چیزی نبود جز:

  • ترک تحصیل بسیاری از دختران در همان مراحل ابتدایی به ‌واسطه فقر؛
  • فقدان امنیت زنان شاغل در محیط کار؛
  • عدم مشارک سیاسی زنان در عرصه‌های سیاسی و سهم ناچیز آن‌ها از مناصب دولتی و حکومتی؛
  • سطح پایین تحصیلات زنان در مقایسه با مردان؛

انقلاب اسلامی، تربیت متعالی و نقش زن

علیرغم تمامی تبلیغات منفی علیه انقلاب اسلامی  و نگاه او به زنان، شاهدیم که با گذشت 40 سال بعد از انقلاب اسلامی، زنان در جامعه ایرانی روز به روز از جایگاه والاتر  و مترقی‌تری برخوردار شده‌اند.  در جامعه ایرانی امروز، زنان و دختران نقش موثر و فعالی در پیشرفت جامعه ایفا می‌کنند. سهمی قابل توجهی از جوانان در دانشگاه‌ها ( در برخی از دوره‌ها بیش از نصف) به دختران اختصاص داشته است و زنان ایرانی در عرصه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، پزشکی، آموزش  و پروزش، ورزش، علمی پیشتاز هستند و روز به روز زنان ایرانی به جایگاه اصلی خود، نزدیک تر  و نزدیک تر شده اند.

با وجود لجن‌پراکنی‌ها علیه اسلام و روحانیون مذهبی، مبنی بر بها ندادن آنان به زنان، نگرش امام خمینی(ره) هم به‌عنوان یک مجتهد طراز اول و هم رهبری سیاسی و همچنین آیت الله خامنه‌ای(حفظه الله) به عنوان جانشین ایشان در خصوص زنان، نه‌تنها خط پایانی بود بر خط تبلیغی دروغی که از سوی دشمنان انقلاب اسلامی پیگیری می‌شد، بلکه افق‌های تازه و جدیدی را در اختیار زن ایرانی قرار داد. به‌عنوان نمونه و در بعد جایگاه انسانی زنان، امام خمینی(ره) می‌گوید: «زن انسان است، آن هم یک انسان بزرگ، زن مربى جامعه است، از دامن زن، انسان‌ها پیدا مى‌شوند … سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است، زن با تربیت صحیح خودش انسان درست مى‌کند و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد مى‌کند، مبدأ همه سعادت‌ها از دامن زن بلند مى‌شود، زن مبدأ همه سعادت‌ها باید باشد…»

آیت الله خامنه‌ای هم می‌گوید برای اسلام جنس زن یاجنس مرد مطرح نیست، تکامل انسانی مطرح است. یک جا سخن از مرد گفته می‌شود، یک جا سخن از زن، به یک مناسبت از زن تجلیل می‌شود، به یک مناسبت از مرد تجلیل می‌شود، چون دو حصّه پیکره بشرند، دو بخش وجود بشری هستند، از لحاظ جنبه بشری و جنبه الهی هیچ تفاوتی با همدیگر ندارند. …  فکر رشد زنان از لحاظ معنوی و اخلاقی بایستی یک فکر رایج در میان خود زنان باشد. خود بانوان باید بیشتر به این مسأله بیاندیشند. خود آنها به معارف، به معلومات، به مطالعه، به مسایل اساسی زندگی رو کنند. همان تربیت غلط غربی موجب شد که در دوران حکومت طاغوت (دوران پهلوی) در این کشور، زنان به آرایش، تجملات، زینت‌های بی خودی، تبرج و خودنمایی تمایل پیدا کنند، که این هم از نشانه‌های مردسالاری است. (به نقل از سایت حوزه)

این موارد نشان نگاه بلند انقلاب اسلامی  و رهبران آن به جایگاه متعالی زن در جامعه و پیشرفت و توسعه جامعه می‌باشد.